کاترپیلار عنوان بزرگترین سازندهی ماشینآلات سنگین عمرانی، ماشینآلات استخراج معدن، موتورهای دیزلی، موتورهای گازسوز، موتورهای درونسوز، لوکوموتیوهای دیزلی-الکتریکی و توربینهای گازی را در دنیا به خود اختصاص داده است.
کاترپیلار که فعالیت خود را با ساخت تراکتور شروع کرد، اقدام به تولید کیف و کفش هم کرده است که همانند ماشینآلات سنگینش، طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد. ضمن اینکه کاترپیلار به این تنوع تولید بسنده نکرده و اقدام به تولید گوشی هوشمند هم کرده است.
کاترپیلار با دارایی بیش از ۷۰ میلیارد دلار، توانست در سال ۲۰۰۹ در فهرست فورچن ۵۰۰ رتبهی ۴۴ بزرگترین شرکتهای ایالات متحده را به خود اختصاص دهد. بنیانگذار این شرکت بنجامین هولت است که در سال ۱۹۲۵ کاترپیلار را با ادغام کارخانههای خود و شرکت سی. ال. بست تراکتور (C.L. Best Gas Tractor) راهاندازی کرد. سهام کاترپیلار در بازار بورس نیویورک معامله میشود؛ ضمن اینکه بهعنوان جزئی از شاخصهای میانگین صنعتی داو جونز و اس اند پی ۵۰۰ هم به شمار میآید. پس از این ادغام، کاترپیلار نمایندگیهای خود را در استرالیا، هلند، شرق آفریقا و تونس بهسرعت گسترش داد. این شرکت اصرار داشت نمایندگی مجاز و فروش بزرگ قطعات یدکی را در دسترس قرار دهد و نیروی کار زیادی استخدام کند. مقر اصلی کاترپیلار در پیوریا - ایلینوی قرار دارد.
تولد یک برند: همه چیز از یک تمایز شروع شد
تولد برند کاترپیلار به قرن بيستم میلادی برمیگردد. از آنجا که خاک مزارع كاليفرنيا نرم بود و هنگام بارش باران بهصورت گل در میآمد، تراكتورها امکان حرکت روی سطح گلی این زمینها را نداشتند.
بنجامین هولت، یک صنعتگر آمریکایی بود که در آن زمان کارخانهی تراکتورسازی داشت. این ایده در ذهن هولت خطور کرد که چطور میتوان تراکتوری طراحی کرد که دچار این مشکل نشود. او برای عملی کردن ایدهاش راهکارهای مختلف را بررسی کرد و کوشید مشکل تراکتورهای فعلی را با افزایش طول و عرض چرخها و همچنین افزایش طول تراکتور حل کند. اما این راهکار باعث میشد که ساختار تراکتورها پیچیدهتر و در نتیجه هزینهی آن گرانتر شود. راه حل دیگر هولت قرار دادن یک قطعهی موقتی در جلوی تراکتور بخار بود؛ اما این روش هم زمانگیر و گرانقیمت بود. ضمن اینکه باعث برخورد تراکتور با دیگر وسایل میشد. در نهایت هولت به این نتیجه رسید که برای کشش تراکتورهای خود، بهجای چرخ از شیارهای چوبی پیچیده به زنجیر استفاده کند.
این روش جواب داد و تراکتور هولت همانند کرم پیلهساز که معادل انگلیسی آن کاترپیلار است، روی سطح خاک حرکت میکرد. بنابراین هولت موافقت کرد که ماشین جدید خود را کاترپیلار بنامد و در سال ۱۹۸۶ از این نام بهعنوان برند استفاده کند. به این ترتیب هولت اولین پتنت خود را در خصوص بهبود عملکرد تراکتور در سال ۱۹۰۷ به ثبت رساند.
کاترپیلار در اولین سال ساخت خود توانست ۱۳ میلیون دلار فروش داشته باشد. این رقم در سالهای بعد روند رو به افزایشی داشت و با شروع جنگ جهانی اول، بولدوزرهای کاترپیلار استفادهی زیادی در جنگ داشتند.
تراکتورهای هولت در جنگ جهانی اول
تراکتورهای هولت نقش مهمی در جنگ جهانی اول ایفا کردند. حتی قبل از اینکه ایالات متحده بهطور رسمی وارد جنگ شود، هولت ۱۲۰۰ تراکتور را بهمنظور اهداف کشاورزی به انگلستان، فرانسه و روسیه فرستاد. این دولتها، تراکتورها را بهطور مستقیم به میدان جنگ فرستادند تا نظامیان با کمک آنها تجهیزات جنگی را جابهجا کنند.
با گسترش جنگ جهانی اول، مقامات جنگ بریتانیا یک تراکتور هولت سفارش دادند تا آن را بررسی کنند. آنها تحت تأثیر عملکرد این تراکتور قرار گرفتند و مصمم شدند تا از آن بهعنوان خودروی حمل اسلحه استفاده کنند. ۴ سال بعد تراکتورهای هولت بهعنوان خودروی حمل اسلحه شناخته شدند. علاوه بر این، این تراکتورها الهامبخش توسعهی تانکهای بریتانیایی شدند که به شکل قابل توجهی تاکتیکهای جنگهای زمینی را تغییر دادند.
چالش های کاترپیلار پس از جنگ جهانی اول
تراکتورهای هولت در طول جنگ جهانی اول بهخوبی شناخته شده بودند؛ بهطوری که بخش عمدهای از قراردادهای نظامی، شامل تولیدات این برند بود. جنگ بهطور یکباره و ناگهانی به پایان رسید و تراکتورهای سنگین مورد نیاز ارتش، برای کشاورزان مناسب نبودند. وضعیت این شرکت زمانی بدتر شد که دولتهای اروپایی اقدام به برگرداندن محصولات خریداریشده کردند و قیمت تراکتورها با کاهش مواجه شد. هر چه کاترپیلار در دوران جنگ رونق اقتصادی پیدا کرده بود، اکنون در زمان صلح با سقوط مواجه شد. به همین دلیل، هولت برای بقای خود مجبور شد وامهای کلانی بگیرد.
در آن زمان شرکت تراکتور سازی سی ال بست رقیب اصلی هولت به شمار میآمد. سی ال بست در سال ۱۹۱۰ توسط کلارنس لئو بست تأسیس شده بود و در طول جنگ جهانی با برخورداری از پشتیبانی دولت، تراکتورهای کوچک را در اختیار کشاورزان قرار میداد. از این رو سی ال بست هم سود قابل توجهی در بازار زمان جنگ به دست آورده بود. البته این شرکت هم بدهیهای قابل توجهی داشت؛ چرا که در خصوص یکی از تولیدات جدید خود وام زیادی گرفته بود.
بنابراین پس از پایان جنگ جهانی اول، اقتصاد هر دو شرکت تحت تأثیر قرار گرفت. در دسامبر سال ۱۹۲۰، بنجامین هولت ۷۱ ساله پس از یک ماه بیماری در گذشت.
تأسیس شرکت کاترپیلار در سال ۱۹۲۵
بانکهایی که از شرکت هولت طلبکار بودند، هیئت مدیره را مجبور کردند فردی به نام توماس باکستر را بهعنوان جایگزین هولت انتخاب کند. باکستر در ابتدا تولید تراکتورهای بزرگ را از خط تولید این شرکت حذف کرد و بهجای آن، مدلهای کوچکتر متمرکز بر بازار کشاورزی را معرفی کرد. همزمان با آغاز پروژههای جادهسازی و اختصاص بودجهی یک میلیارد دلاری به این برنامه، باکستر تمرکز شرکت را به ساخت تجهیزات ساخت و ساز جادهای معطوف کرد. در این شرایط دو شرکت هولت و ال سی بست باید با رقیب تراکتورساز سومی به نام فدرسون رقابت شدیدی میکردند.
بین سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۸ سی ال بست و هولت مجبور به پرداخت مبلغی حدود ۱.۵ میلیون دلار بابت هزینههای قانونی مربوط به فسخ قرارداد، علامت تجاری و نقض پتنت شدند. هری فیر، یکی از اعضای بنگاه مالی پیرس در سانفرانسیسکو، اعلام کرد که برای پرداخت بدهیها و مشکلات مالی هر دو شرکت کمک خواهد کرد. فیر به هر دو شرکت پیشنهاد کرد که با یکدیگر ادغام شوند. از این رو در آوریل ۱۹۲۵، سی ال بست که از لحاظ مالی قویتر بود با کاترپیلار هولت که پیشتاز بازار شناخته میشد یکی شدند و با نام شرکت کاترپیلار شروع به فعالیت کردند.
شرکت جدید تا سال ۱۹۳۰ در سن لیندرو اداره میشد و پس از آن به پیوریا منتقل شد. در همان سال ۱۹۲۵ باکستر از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد و کلارنس لئو بهعنوان مدیرعامل شرکت تا سال ۱۹۵۱ باقی ماند.
شرکت کاترپیلار در خط تولید خود تنها پنج نوع تراکتور را آمادهی عرضه کرد که شامل تراکتورهای دو تن، پنج تن و ۱۰ تن باقیمانده از خط تولید هولت و کاترپیلار ۳۰ و کاترپیلار ۶۰ از خط تولید سابق سی ال بست بودند. تولید تراکتورهای پنج تن و ۱۰ تن در سال ۱۹۲۶ و تولید تراکتورهای ۲۸ تن در سال ۱۹۲۸ متوقف شد. فروش اولین سال تأسیس شرکت معادل ۱۳ میلیون دلار بود. در سال ۱۹۲۹ این رقم به ۵۲.۸ میلیون دلار رسید و در طول دههی ۱۹۳۰ با رشد همراه بود.
کاترپیلار و جنگ جهانی دوم
مشارکت کاترپیلار در جنگ جهانی دوم بسیار متفاوت بود. یکی از موارد بسیار مهم، تبدیل موتور بنزینی هواپیما به موتور دیزلی بود. در سال ۱۹۴۲ کاترپیلار نوع جدید موتور دیزلی RD-1820 را ارائه کرد که در تانکهای جنگی M-4 مورد استفاده قرار میگرفت. این شرکت علاوه بر انواع موتورها، اقدام به ساخت گلولههای توپ بهمنظور استفاده در اهداف جنگی کرد. کاترپیلار یک کارخانهی ذوب آلومینیوم در دیکاتور ایلینوی راهاندازی کرد تا کمبود دسترسی به مواد ضروری را تسهیل کند. مهندسان کاترپیلار متوجه شدند که با استفاده از القای الکتریکی با فرکانس بالا میتوانند فلزات قویتری از مواد خام فراوانتر و ارزانتر تهیه کنند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، این شرکت بهسرعت رشد کرد و نخستین سرمایهگذاری خارجی خود را در سال ۱۹۵۰ آغاز کرد و این ماجرا شروع چند ملیتی شدن این برند بود.
کاترپیلار در دوران سقوط وال استریت
طی سقوط والاستریت در سال ۱۹۲۹، کاترپیلار هم دچار ضربههای اقتصادی شد؛ اما به لطف افزایش فروش محصولاتش در اتحاد جماهیر شوروی توانست خود را پابرجا نگه دارد. در دوران فروپاشی اقتصاد جهانی، رقم فروش کاترپیلار از ۴۵ میلیون دلار در سال ۱۹۳۰ به ۱۳ میلیون دلار در سال ۱۹۳۲ رسید! در این شرایط کاترپیلار مجبور شد حقوق مدیرانش را کاهش دهد و بعضی از کارخانههایش تنها ۴ روز در هفته دایر باشند.
با این حال در اواخر دههی ۱۹۳۰، با افزایش خریدهای شوروی این کارخانه توانست به سودآوری برسد؛ چرا که شوروی در آن زمان دارای مزارع وسیعی بود و نیاز به تراکتور و ماشینآلات کشاورزی داشت. به این ترتیب، محصولات کاترپیلار به شوروی کمک کرد کنترل بهتری بر وضعیت مزارع خود داشته باشد و میلیونها دلار تراکتور و کمباین از این شرکت توسط شوروی خریداری شد.
هر چند موتورهای دیزلی تا قبل از سال ۱۹۳۱ هم تا حد نهچندان گستردهای استفاده میشدند؛ اما توسط کاترپیلار کارایی فراگیرتری پیدا کردند. پیش از این دیزلها برای استفادههای تجاری بسیار سنگین و غیر قابل استفاده بودند. با روی کار آمدن موتور کاترپیلار ۶۰، دیزل بهعنوان بخش اصلی وسایل نقلیهی سنگین شناخته شد؛ بهطوری که در سال ۱۹۳۳ تولید دیزلهای کاترپیلار دو برابر بیشتر از تمام شرکتهای ایالات متحده بود. بنابراین کاترپیلار توانست مجددا بسیاری از طراحیهای قدیمی خود را به شیوهای کارآمدتر و بهصرفهتر عرضه کند. از این رو آمار فروش این برند افزایش پیدا کرد. ضمن اینکه کاترپیلار توانست از سود پروژههای ساخت جادهی فرانکلین روزولت هم بهرهمند شود.
کاترپیلار و معضلات نیروی کار
در اوایل دههی ۱۹۸۰ میلادی بود که کاترپیلار به ورشکستگی نزدیک شد و تقریبا یک میلیون دلار در روز دچار خسارت میشد؛ چرا که در رقابت با رقیب ژاپنیاش کوماتسو دچار رکود شدید شد. در آن زمان کوماتسو شعار «کاترپیلار را محاصره کنید» را در داخل سازمانش خط مشی قرار داده بود. بدشانسی دیگر کاترپیلار تحریم شوروی توسط ایالات متحده بود. پس از جنگ اتحاد جماهیر شوروی با افغانستان، دولت ایالات متحده صادرات محصول به این کشور را متوقف کرد. بنابراین کاترپیلار از فروش ۴۰۰ میلیون دلار ماشینآلات خط لولهای که قبلا ساخته بود، باز ماند. پس از کاهش شدید تقاضا، کاترپیلار اقدام به اخراج نیروهایش کرد که این مسئله منجر به بروز اعتصابات و اعتراضات شد.
در سال ۱۹۹۲، اتحادیهی کارگران خودروسازی علیه کاترپیلار یک اعتصاب ۵ ماهه انجام دادند. کاترپیلار در پاسخ به این اعتصاب تهدید کرد که برای تمام نیروی کار خود جایگزین قرار خواهد داد. حدود ده هزار نفر از اعضای اتحادیه دوباره در بازهی زمانی ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ شروع به اعتصاب کردند که این آمار در آن زمان نوعی رکورد بود! در نهایت اعتصابها به پایان رسید و اعضای اتحادیه تصمیم گرفتند بدون عقد قرارداد و ثبت درآمد به کار خود برگردند. در سال ۱۹۹۴ کاترپیلار اعلام کرد که حاضر است قرار دادی با کارگران ببندد که در آن درآمد کارگران رده بالا از ۳۵,۰۰۰ دلار به ۳۹,۰۰۰ دلار در سال برسد؛ درحالیکه نظر اتحادیه رقم ۴۰,۰۰۰ دلار بود که توسط شرکتهای دیگر پرداخت میشد.
در جریان اعتصاب، کاترپیلار در تلاش برای حفظ تولید، از مدیران خود استفاده کرد. از این رو بخش تحقیق و توسعه متوقف شد و هزاران مهندس و نیروی غیر قراردادی به بخشهای مونتاژ رفتند تا جایگزین اعضای اعتصابکننده باشند.
کاترپیلار تصمیم گرفت بهجای درگیری با اتحادیههای کارگری، تاکتیکهایی به کار گیرد تا کمترین آسیب را از این جریانات متحمل شود. یکی از راهکارهای کاترپیلار در این خصوص برونسپاری بخش عمدهای از تولید قطعات به خارج از شرکتهایش بود. حرکت دیگر کاترپیلار طبق اظهارات تحلیلگران صنعت، استفاده از از استراتژی جنوب بود که در آن تمرکز شرکت صرف تأسیس کارخانههای کوچکتر در ایالتهای «بدون اعتراض» میشد.
در سال ۲۰۱۲ کاترپیلار کارکنان کارخانهی لوکوموتیوسازی در لندن، ایالات اونتاریوی کانادا را در تنگنا قرار داد تا حقوق آنها را ۵۰ درصد کاهش دهد. این حرکت در کانادا با اعتراضات و شکایتهای وسیعی همراه بود. به دنبال این اعتراضات فروشگاههای خردهفروشی پوشاک Mark's چکمههای کاترپیلار را از قفسههای فروش خود حذف کردند.
در ماه می ۲۰۱۲ هم، ۷۸۰ عضو اتحادیهی بین المللی ماشینسازی و ۸۵۱ نفر کارگران عضو اتحادیهی هوافضا هم اعتصاب کردند. این اعتصابات به دنبال توافقنامهای بود که در آن کاترپیلار اعلام کرد که حقوق کارکنانش تا ۶ سال ثابت باقی خواهد ماند! کارگران با توجه به سوددهی قابل توجه کاترپیلار در سال ۲۰۱۱ و همچنین افزایش حقوق ۶۰ درصدی مدیرعامل آن، نسبت به این توافق جدید ابراز خشم کردند.
کمکهای انساندوستانه در آفریقا
کاترپیلار در عرصهی رعایت حقوق نیروی کارش چندان خوشنام نیست؛ اما در عرصهی فعالیتهای بشردوستانه دست به فعالیتهای قابل توجهی زده است.
در دهههای اخیر، کاترپیلار بخشی از بزرگترین پروژههای زیرساختی در آفریقا را عهدهدار بوده است. در واقع بنیاد کاترپیلار بهمنظور کاهش فقر و افزایش سطح رفاه زندگی مردم تأسیس شد. این بنیاد با همکاری شرکای غیر انتفاعی خود از سال ۲۰۱۰ بیش از ۵۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کرده است تا پروژههای منطقهای آفریقا و خاورمیانه را تأمین مالی کند. این سرمایه گذاریها صدها هزار نفر از مردم فقیر آفریقا را از امکاناتی نظیر دسترسی به آموزش و پرورش، آب پاک، بهداشت و تأمین مالی بهرهمند میکنند.
در حال حاضر کاترپیلار حدود ۵۰ کارخانهی تولیدی در ایالات متحده و ۶۰ کارخانهی تولیدی در خارج از این کشور دارد و محصولات خود را به بیش از ۲۰۰ کشور جهان عرضه میکند.